پایان هفته ۳۶
سلام خوشگلم پرنسس مامان
امروز مامانی ساک بیمارستانها گل دختر رو بست
چقدر این انتظار سخت و کشنده است
هر روز بزرگ تر میشی عزیزم
عاشق وقتایی هستی که بابا پاهای مامان که یه خاطر سنگین شدنشما درد گرفته رو ماساژ میده
به شدت تو دل مامان قر میدی
شایدم حسادت میکنی
خدا میدونه😄
عزیز دل مامان خیلی چشم به راه تو هستیم
داداش یاسین روز های تقویم رو خط میزنه تا به رسیدن تو نزدیک تر بشیم
در ضمن پتوی دورپیچ شما دست بافت عمه حمیده جون هست
دستش درد نکنه
مامان زری همداره برات یه سویشرت و شلوار پیش بندی میبافه که اگه عید رفتیم مشهد و سرد بود بپوشی پرنسس
خب دیگه حرفی نمونده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی